پيرو پست قبلي با داده هايي برخوردم كه تاييد كننده نظرم در مورد تحريم ايران توسط امريكا و زير بار نرفتن چين براي تحريم ايران است. فرض كنيد ابزار كشور ها براي فشار، تحريم صادراتي است، يعني براي فشار واردات به كشور هدف را متوقف مي كنند. دوباره فرض كنيد سه كشور ايران ايالت متحده و ايران وجود دارد. امريكا مي خواهد در هر صورت و با هر هزينه اي ايران را تحريم كند. براي تاثير بيشتر نياز دارد چين را هم قانع كند كه اورا ياري كند. فرض كنيد ميزان واردات ايران از امريكا 20 ميليارد دلار و از چين 40 ميليارد دلار باشد. در سال 2009 ميزان واردات چين از امريكا 77 ميليارد دلار است و واردات امريكا از چين 309 ميليارد ريال يعني حدود 4.5 برابر واردات چين از امريكا. فرض كنيد اهرم فشار امريكا براي اقناع چين ابزار تحريم است و اگر چين ايالت متحده را ياري نكند توسط امريكا تحريم مي شود. اگر چين ايران را تحريم كند 40 ميليارد دلار وارداتش را به ايران از دست مي دهد، اگر ايران را تحريم نكند 309 ميليارد دلار از دست مي دهد(تحريم توسط امريكا) و 20 ميليون دلار بدست مي آورد (ميزان وارداتي كه قبلا از امريكا وارد مي كرد و الان از چين تقاضا مي كند). اما نكته اينجا است كه چين مي داند امريكا اورا تحريم نميكند زيرا ميزان واردات امريكا از چين 4.5 برابر اين ميزان براي چين است و در صورت تحريم، امريكا بيشتر زيان مي كند. پس تعادل نش ايتجا شكل مي گيرد كه امريكا ايران را تحريم كند اما چين استراتژي عدم تحريم را انتخاب مي كند.
Filed under: مدل اقتصادي، نظريه بازي، اموزش اقتصاد، امريكا، غيره ... | 7 Comments »