مشکل آلودگی راه حل اقتصادی می خواهد, حالا هرچی بودجه فرهنگی, آموزشی تصویب کنند, کار فرهنگی کنند و الی اخر
به قول یکی از دوستان از هر کسی که میخواد وارد محدوده کثیف شهر بشه 10 هزار تومان پول بگیرند ببینند چگونه آلودگی حل میشه.
سرمقاله امروز دنیای اقتصاد هم در این مورد است که متنش در زیر آورده شده
راهكار اقتصادي مقابله با آلودگي
ناصر يارمحمديان
اين روزها پديده آلودگي از مهمترين مسائل شهر تهران و اصفهان به شمار ميرود كه منجر به تعطيلي چندين روز در اين دو شهر شده است.
با وجود اينكه هدف از تعطيليها حفظ سلامت شهروندان و محافظت آنان در برابر آلودگي ذكر شده، اما كاهش آلودگي از طريق كاهش تردد در شهر هم از جمله اهدافي بوده كه مسوولان را ترغيب به اعلام رسمي تعطيلي كرده است؛ اما متاسفانه با وجود تعطيلات براي فروكش كردن آلودگي نه تنها شاهد بهبود آلودگي نبوديم، بلكه حتي با افزايش ترددهاي شخصي به دليل تعطيليها، سايه تيره آلودگي بر سطح شهر اصفهان بيشتر شده است.
حوزه اقتصاد محيط زيست سالها است براي پديده آلودگي هوا، پيشنهادهايي ارائه داده و اجراي آن در بسياري كشورها با موفقيت روبهرو بوده است. آلودگي هوا يك پديده خارجي است كه داراي اثرات خارجي منفي ميباشد؛ به اين معني كه عاملاني كه فعاليتشان منجر به انتشار آلودگي ميشود، خود هزينه انتشار آلودگي را تحمل نميكنند و اين هزينه را به ساير عاملاني كه مسووليتي در انتشار آلودگي ندارند، تحميل ميكنند. اثرات خارجي هميشه باعث ميشود ميان فايدههاي اجتماعي و خصوصي تفاوت ايجاد شود؛ به اين معني كه رفتار بهينه يابي شخصي با بهينه اجتماعي در تضاد است و بهينهيابي خصوصي منجر به بهينه اجتماعي نميشود.
اگر بخواهيم از دريچه علم اقتصاد به علت آلودگي نگاه كنيم، علت آلودگي را بايد در وجود اختلاف ميان فايده خالص شخصي و فايده خالص اجتماعي ببينيم.
زماني كه خالص فايده خصوصي انتشار آلودگي بيشتر از فايده اجتماعي آن باشد، عاملان اقتصادي تمايل دارند بيش از مقدار بهينه اجتماعي، آلودگي توليد كنند، به همين خاطر پيگو پيشنهاد ميدهد براي رفع مشكل آلودگي، خالص فايده اجتماعي بايد برابر خالص فايده خصوصي باشد. رويكرد پيگو يا رويكرد مالياتي بيان ميكند كه براي برقراري برابري فايده اجتماعي و فايده خصوصي بايد از ابزار ماليات استفاده كرد. شرايط پيگو بيان ميدارد كه اولا ماليات بايد برابر هزينه نهايي آلودگي باشد و نرخ ماليات بايد در هر واحد نشر يکسان باشد، زيرا اگر آلودهكنندگان با نرخهاي متفاوتي روبهرو باشند، عاملان اقتصادي تمايل دارند، فعاليت اقتصادي را به بخشهاي با نرخ كمتر انتقال دهند. ماليات سبز با همين هدف طراحي شده است.
ماليات كربن (Carbon Tax) يكي ديگر از انواع مالياتهاي زيست محيطي است كه به عنوان سياست حفظ محيطزيست در بسياري كشورها انجام شده است. اساسا دو نوع سياستهاي كنترلي وجود دارد؛ يكي سياستهاي بازاري و مبتني بر قيمت بازار و ديگري ايجاد محدوديتهاي مقداري. تمايل به سياستهاي نوع اول در جهان امروز بيشتر بوده است، زيرا برقراري شرايط پيكو سادهتر اتفاق ميافتد. مطالعات نشان داده است كه يكي از عوامل موثر در كاهش گرماي زمين ماليات كربن بوده است. اين نوع ماليات بر مصرف منابع يا وسايلي بسته ميشود كه توليد دي اكسيد كربن co2 ميكنند، مثلا وسايل نقليه با موتورهاي سوخت فسيلي يا بر مصرف سوخت فسيلي. طبق محاسبه (EIA) اگر بر هر تن دياكسيد كربن 100 دلار ماليات بسته شود، بر هر گالن (2/4 كيلوگرم) يك دلار ماليات بسته ميشود؛ اما چرا ماليات بر كربن بسته ميشود و چگونه آلودگي را كاهش ميدهد؟ مصرف بنزين از دو طريق بر محيط زيست خسران وارد ميكند؛ يكي كاهش منابع انرژي زمين و يكي آلودگي كره زمين ناشي از انتشار دياكسيد كربن. آنقدر كه صاحبنظران محيط زيست نگران آلودگي سوخت فسيلي هستند، نگران كاهش منابع نفتي نيستند! علتش بازار است. چون كميابي منابع نفتي به دليل داشتن بازار در قيمتهاي بازاري منعكس ميشود و چون هميشه در بلندمدت كالاها با كشش هستند، مصرفكنندگان مصرفشان را كاهش ميدهند و به دنبال جانشينها ميگردند، به همين خاطر است كه عرضه بالقوه منابع معدني و انرژي بر تقاضايش پيشي گرفته كه دليلش توسعه تكنولوژي و تلاش براي يافتن جانشينهايي براي مواد معدني و زيرزميني بوده است. اين را ميتوان از نزول قيمتهاي صد سال اخير منابع معدني هم استنباط كرد؛ اما منابعي كه داراي دسترسي آزاد هستند (Open Access) با مصرف مفرط روبهرو هستند (مانند هوا و آب). مصرفكنندگان در اين موارد هيچ حساسيتي براي تغيير رويه مصرف نشان نميدهند. پس يك روش براي بازاري كردن آن، ماليات بستن بر آنها است (در پرانتز بگويم كه يكي از روشهاي رفع دسترسي آزاد به اين منابع خصوصي كردن آنها است، مانند خصوصي كردن زمينها و مراتع و جنگلها كه در برخي كشورها انجام شده و نتايج مطلوبي براي بهبود استفاده از اين منابع طبيعي داده است، اين روش به عنوان روش كوز معروف است). پس چرايي و چگونگي كاهش آلودگي هوا از طريق ماليات محيط زيست روشن است، زيرا كه مصرفكنندكان نسبت به استفاده از جانشينها حساسيت نشان دهند و زماني اين اتفاق ميافتد كه هزينه اجتماعي آلودگي هوا را بر توليدكنندگان آلودگي تحميل كرد و شكاف بين هزينه اجتماعي و هزينه شخصي را از طريق وضع ماليات كاهش داد.
Filed under: سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد، غيره ... |
سلام
وقتي مقاله ات رو در دنياي اقتصاد ديدم خيلي خوشحال شدم .اميدوارم هميشه و در همه مراحل زندگيت شاد و موفق باشي.
سلام، ممنونم
نمیدونستم اقتصاد میتونه اینقدر کاربرد داشته باشه واقعا جالب بود
این درسایی که ما میخونیم نمیشه اینجور استفاده کرد برا استفاده کاربردیاز اونا و تحلیل های این چنین مرا هم راهنمایی فرمایید از کجا شرو کنیم
ممنون
اگه دانشجوي اقتصاد تئوري هاي اقتصادي را خوب ياد بگيره ميتوئنه هر پديده اي را تحليل كنه